تلخک

تلخک کانال ایتایی

تو اتاق پرو

یبارم تو اتاق پرو لباس خودمو پوشیدم اومدم بیرون،





فروشنده گفت اصلا معرکه شدی رنگش هم خیلی بهت میاد، از همین کارم برای برادرم برداشتم

اخرشه

تو هر کشوری اگه کاره خلافی
انجام بدی
تبعیدت میکنن ب ی کشور دیگه!!!
ولی تو ایران ممنوع الخروجت میکنن
یعنی خودشونم میدونن اینجا
دیگه آخرشه! !!!
نخند...........
آدم که به وطنش نمیخنده
وطنم پاره ی تنم ...!!!!!

گوفت و گو با سلبریتی

گفتگوی کوتاه با یک سلبریتی!

-شنیدی هواپیمای اوکراینی سقوط کرده و مسافراش همه جان باختند؟

+به درک میخواستن سوار نشن

-آخه سپاه اشتباهی زده!

+ای واااای این چه بلایی بود.همشون نخبه بودن.‎#ایران_تسلیت.در فراغ هموطن زار میزنیم.

نشد که نشد

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺳﺶ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻭ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺳﻔﺮ ﺭﻭ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩ. ۱۵ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﻬﺮ ﺳﺎﺣﻠﯽ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﻪ ﺟﺴﻢ ﺳﻔﺖ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺶ ﺣﺲ ﮐﺮد ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﺵ ﺩﯾﺪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻫﯿﻪ !
ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻟﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﯽ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﻧﺸﺪ!
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻭﻗﺘﺘﻮﻧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺣﻼﻝ کنید…

شعر سعدی نوین

بنی ادم اعضای یک پیکرند
که مثل توله سگ به هم میپرند
چو عضوی به درد اورد روزگار
توسری خور دگر عضوها شود
تو کز محنت دیگران بی غمی
ای خاک بر سرت، الاغی یا ادمی؟
.
.
.
مدیونی اگه بگی دوروغه

دوررغ گو

ﺗﺴﺖ ﻫﻮﺵ
ﺳﻪ ﺗﺎ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮﻓﺘﻨﺪ
ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻲ ﻣﻴﭙﺮﺳﻨﺪ : ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﻨﺪ؟ ﻣﻴﮕﻪ ﺩﻭﺗﺎ
ﺍﺯ ﺩﻭﻣﻲ ﻣﻴﭙﺮﺳﻨﺪ : ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﻨﺪ؟ ﻣﻴﮕﻪ ﻳﮑﻲ
ﺍﺯ ﺳﻮﻣﻲ ﻣﻴﭙﺮﺳﻨﺪ : ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﻨﺪ؟ﻣﻴﮕﻪ ﺩﻭﺗﺎ
ﺣﺎﻻ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﭼﻄﻮﺭﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ؟
ﻧﺮﻭ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺍﻭﻝ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺑﺒﻴﻦ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺳﻮﻣﻲ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﺼﺼﺼﺼﺼﺼﺎﻓﻂ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﯼ ﮐﺜﯿﻒ . ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺑﺪﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺯﺵ

وب جدیدم

این ادرس وبلاگ جدیدی هست که روش کار می کنم 

mehvar.blog.ir 

راستی این وبلاگ هم نویسنده می پذیرد 

می خواد بازی کنه

این ۶ روز که نت نبود
برای با خبر شدن از اوضاع اخبار سایت های ایرانی مثل ایستا رو می خوندم . اخر اخبار جا برای ارسال نظر داشت .
احمقانه ترین چیز می دونید چی بود؟
همه درخواست وصل شدن اینترنت رو داشتن . یکی برای پایان نامش ، یکی برای کسب و کارش ، یکی برای خبر گرفتن از عزیزش...
و این وسط ، یکی می گفت که من که اعتراضی ندارم !!! کاری هم با بنزین ندارم ! تورو خدا نت رو وصل کنید من می خوام ادامه بازیم رو انجام بدم ||||::::

باذغال بنویس

چهارم ابتدایی بودیم، معلم می گفت بنویسید اینو
ما می گفتیم با خودکار بنویسیم؟(تازه از مداد گرفته بودنمون)
اونم می گفت نه با ذغال بنویسید :/
یه روز ذغال بردم مدرسه که با اون بنویسم نمدونم چرا ناراحت شد :)

می خوام مرد عنکبوتی باشم چون ..

یه وقتایی هم ارزو میکنم مرد عنکبوتی می بودم ، نه به خاطر اینکه جون ادمارو نجات بدم و نه به خاطر اینکه با تار هام از کل شهر اویزون بشم

فقط و فقط واسه اینکه بعضی موقع که نشستم و میخوام چیزیو بردارم تار بزنم بهش بکشمش نه اینکه پاشم برم بیارمش

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ . . . ۷ ۸ ۹
اینجا میتونید نوشته های تلخک رو بخونید :)
امیدوارم از حضور در اینجا لذت ببرید :))
خوشحال میشم با نظراتتون من رو یاری کنیذد :)))

فقط همین ...
در پناه حق باشید ان شاءالله :)
Designed By Erfan Powered by Bayan