تلخک

تلخک کانال ایتایی

ماجراهای من و نی نی! (#۱)

امروز میخواهم اندکی با بیان خاطراتی شیرین از عضو جدید خانواده مان کمی لبخند را مهمان خانه های شما کنم :))) 

لطفاً همین حالا لبخند بزنید ... حداقل اگر خاطرات مرا خواندید و لبخندی بر لبان نیامد و دلتان هم شاد نگشت، حداقل لبخندی زد باشید :)

 

این داستان:

laughکودک نو رسیده و عکس های که چندین سال بعد خواهد دید!!!wink

 

ماجراهای من و نی نی

 

راستش را بخواهید اول که بچه ها به دنیا می آیند، قیافه بسی عجیب و غریب دارند انگار که از سیاره دیگری آمده باشند!!! از رو آنان را بچه مریخی هم می نامند!!! 

البته اگر یک درصد بچه ها را فاکتور بگیرین، اون ۹۹ درصد مریخی هستند!! laugh

خب کمی هم اغراق، چاشنی متن کردمcheeky 

این بچه های مریخی کم کم و با گذر زمان تبدیل به فرشته های کوچولوی خوشگل خونه هامون میشن ... یه جوری که دیگه حتی یک لحظه دل کندن ازشون خیلی سخت میشه!! 

در خانه ما هجده سال قبل اولین بچه به دنیا آمد :) یک دختر که به علت کمبود امکانات عکسی از نوزادی وی در دسترس نیست! به همین علت گاهی وقت ها چاخان میکنیم که او از آن دسته بچه هایی است که فرشته زاده شده و اصلا شکل مریخی ها نبوده است 😂😂 از کجا که حقیقت نباشد!! روایت ها هست که دختر خانواده در دوران نوزادی نیز فرشته بوده است :)))

یک درصدی!!!cheeky

(از مزیت های نبود امکانات!!!)

القصه پنج سالی گذشت و پسرکی خوشگل (حالا نسبتا خوشگل😂)  بنام محمد رضا به جمع خانواده پیوست و دخترک را از تنهایی در آورد 😊 

​​​​​​وقتی که او به دنیا آمد، گوشی های موبایل دکمه ای (لپ لپی!) که دوربین عکاسی هم داشتند، در دسترس همگان بود و عکس نسبتا بی کیفیتی از موجودی غیر قابل وصف، به این طرف و آن طرف بلوتوث میشد! 😂

 

اما چند روز گذشت و آن طفل معصوم تبدیل به فرشته ای سفید با چشمانی درشت و نگاهی زلال شد که تمام این ها در آلبوم خانواده به روایت تصویر بیان می شوند 😃

خب خب برویم سراغ فرزند ته تقاری خانواده :) 

که ۱۳ سال بعد از محمد رضا جان به دنیا آمد :)

(اگه گفتین با بچه اول چقدر تفاوت سنی دارن؟)

او کسی نیست بجز نی نی خودمون! 😁

وی از ده دقیقه پس از بدو تولدش عکس دارد! (فک کنین چه عکسیه!😁😂)

تا همین چند لحظه پیش که دارم درباره اش برایتان مینویسم!

عصر، عصر جدید و است و عصر گوشی های هوشمند 😅

حالا دیگر حتی  خواهر و برادر این طفل هم به این رایانه های مالشی رنگارنگ مجهز هستند :))

فرزند آخر خانواده توانست به کمک خواهر و برادر بزرگ‌ترش رکورد بشکنند و آنقدر عکس و فیلم بگیرند که گوشی خواهر آنقدر پر بشود که از اول تابستان تا اول آخرین ماه پاییز، ۴ بار بر سر خود بکوبد و بگوید: دیگه جا ندارم! تو رو خدا عکس نگیرین! منم یه ظرفیتی دارم والا! :/ 

یه عکس با پرده اتاقم!

یه عکس با فرش!!

یه عکس با ستون وسط خونه!!!

یه عکس با علیرضاو پتوش!!

​​​​​یه عکس با لیوانا!

یه عکس با در خونمون 😂!

و چیزی که بچه ها در ذهن خود می پرورانند این است: اشکال نداره! خاطره میشه 🤣

خلاصه از این هم یکی از مزیت های گوشی هوشمند است! 

 

ما معمولا سعی می کنیم عکس هایی که خوشگل هستند را نگه داریم و تا حد توان آنها را به اشتراک می گذاریم و عکس های خوشگل را با لمس یک آیکون (فارسی را پاس بداریم!!!) نه ببخشید! نماد ... بله با لمس یک نماد آنها در قعر زباله دانی ها مخفی کنیم :)

اما قدیم که اینگونه نبود و مردم مجبور بودند هر عکسی، چه زشت و چه زیبا را به عنوان یادگاری نگه دارند!!

حالا تمام اینها به کنار!!! اصلا می دانید که عکس برداری از نی نی کوچولوها چقدر سخت است؟!!!!

باید خودت را بکشی را تا نگاهش را به دوربین بسپارد یا اینکه چند ثانیه بی حرکت بماند تا بلکه عکسش خوب در بیاید!

در ضمن نی نی ها هیچ وقت نمی گویند: سیب!!!! یا پنیر!!! یا همون چیززززززز!!!!

اگر زیادی سر به سرشان بگذاری و سعی در نشاندن لبخند بر چهره آن طفلکان معصوم کنید، نتیجه عکس می دهد و چنان اعصابشان را آشفته خواهید کرد که تا چندین روز دیگر طوری با شما رفتار می کنند که انگار هیولای چهار چشمِ چهار دمِ ده سر هستید! والا!!!

 

خواهر نی نی معروف که خدمتتان عرض کردم راهکاری برای حل این مسئله پیدا کرد است!laugh وی از قابلیت خویش انداز تلفن همراه blush(همون سلفی خودمون دوستان :)) خود استفاده می کند! 

بدین صورت که؛angel

1-دوربین را جلوی صورت نی نی می گیریم،

2- نی نی خودش را می بیند و می خندد یا حداقل توجهش جلب می شود!

3و در این لحظه خواهر نی نی شروع می کند به فشردن دکمه کم کردن صدا و پشت سر هم چندین عکس می گیرد!! 

(از امکانات گوشی های نسل نو!)

 

گزارشات حاکی از آن است که حداقل 50 عدد عکس در 3 دقیقه از نی نی گرفته می شود تا بتوان سه عکس درست حسابی از آن استخراج کرد! 

 

این آمار تا حدودی من رو یاد آمار استخراج طلا می اندازه! angry ولی یه نی نی هر چقدر هم که شیطون بلاdevil  باشه،‌ نمیتونه خودشو به آمار استخراج طلا برسونه!laugh

آمار استخراج طلا نیم میلی گرم در هر کیلوگرم از خاکه!!!

یه چیزی حدود یک عکس در هر دو میلیون تا!! 

گوشی شما میتونه دو میلیون تا عکس توی یه روز بگیره؟! :)

blushsurprise

خلاصه اینکه نی نی های این دوره زمونه، عکس های زیادی دارند:) این موضوع خیلی خوبه! چرا؟ 

در آینده هر وقت که نی نی (که اون موقع دیگه نمیشه بهش گفت نی نی!) حوصله اش سر رفت و نمی دونست چیکار کنه، می تونه یه عالمه عکس از دوران طفولیت خودش نگاه کنه!

(چندتا آدم توی دنیا، درست در همین لحظه وجود دارند که نمیدونن باید چیکار کنند؟؟!)no

به جای فیلمای چرت و جستجوی الکی توی اینترنت!angrycoollaugh

کلی هم خاطراتش تازه میشه winkو با خودش می خندهcheeky و گاهی قوربون صدقه خودش میره angel:)

کلی هم میتونه درباره نسل قبل و بعد و بعدی ها اظهار نظر کنه!!

گاهی هم قوم و خویش و آشناهایی که چند وقته ازشون بی خبره رو میبینه و دلش براشون تنگ میشه! بعد بلند میشه و یه تماس باهاشون می گیره یا میره سراغوشون :)

یه صله رحم و کلی ثواب!!!!

همه اینا به لطف عکس هاست :)enlightened

خلاصه همه اینا از اون عکس های دوران طفولیت نشأت میگیرن و ...

heartwinkyesyes

laughlaughlaughlaugh

winkwinkwinkwink

ببخشید که طولانی شد :) لطفا به سوالام جواب بدین :

 

نظر شما راجع به عکسای دوران بچگیتون چیه؟!

اگه نی نی قصه ما بعدها اولین عکس زندگیش رو ببینه، چه حسی بهش دست میده و چی میگه؟!

 

نویسنده نه چندان فعال وب :) سین حا :))

+ با تشکر از سایت نی نی مارک بخاطر عکس خوشگلی که توی سایتشون بود :) ما هم روش کار کردیم :)

 

 

اسگله

دوستم می گفت :

گوشیم جا مونده بود خونه خالم اینا رفتم بگیرم



یهو دیدم زده 20 تا پیام خوانده نشده
تعجب کردم کسی که به من اس نمیدی



باز کردم دیدیم دخترد خالم نوشته : ممد گوشیت خونه ما جام مونده بیا ببر


اسکله ولی دوسش دارم

وا الله چرا دوسش داره 

باباش گیر بوده :)))

دوستم می گفت با باباش و خواهرش رفتن بازار پالتو بگیرن برای خواهرش بعد باباش هی بهش گیر می داده هر پالتویی بر میداشته یه چیزی می گفته 

تعداد اندکی نمونه

مشکی:مگه بابات مرده!!!
سفید:مگه عروسی؟
نارنجی:رفتگرشهرداری………!!!!!
صورتی:خرس گنده خجالت نمیکشی مگه بچه ای……!!!؟
قرمز:شنل قرمزی،شمر!!؟؟؟؟؟
‌خاکستری:مگه فیلی؟؟!!!؟؟
راه راه مشکی سفید:شبیه گورخرمیشی!!!!
سفید لکه های دایره ای مشکی:مگه گاوی!!؟؟
سفید آستین های مشکی:فتوکپی پنگوئن شدی……!!
دور گردنش خز داشت:چقدر شبیه شترمرغ بودی من نمیدونستم؟؟!!؟؟
ساده ی کوتاه:همینم مونده دخترم کوتاه بپوشه………
ساده ی بلند:شبیه جادوگر شهر اُز شدى……!!

اخرش هم هیچی نخریدن 

من پاچه خوارم ؟

همه به من می گن خیلی جول و پاچه خواری 

تنها کاری که می کنم اینه که هر وقت معلمی رو می بینم بهش میگم سلام صبح بخیر خسته نباشین بعد به احترامش بلند می شم 

من پاچه خوارم؟؟

خفتم کردن

زنگ عربی بود معلم عربی مون اقای.....هر کاری داشت می گفت من انجام بدم بعدش هم هی تشویقم می کرد مثلا از روی درس می خوندم رسیدم به جایی که آیه ی عربی بود بعدش آیه رو که خیلی هم سخت نبود خوندم بعد که تموم شد معلممون گفت آفرین خیلی خوب خوندی بعدش یه کارت امتیاز بهم داد . وقتی تموم شد معلممون چنتا جمله ی عربی نوشت گفت معنی کنیم من معنیم رو تموم کرده بودم که معلممون گفت کی می خواد معنی رو بگه من دستمو گرفتم بالا به من اشاره کرد و گفت معنی کن منم آیه رو خوندم و معنی کردم بعد دوباره گفت آفرین و یه کارت امتیاز ددیگه بهم داد آخر زنگ بود،بعدش گفت می خوام دانش آموز نمونه ی کلاس رو معرفی کنم بعد بلند اسم منو خوند و یه کارت امتیاز دیگه بهم داد.

حالا لابد می گین کجا خفتم کردن الان می گم                                                                   زنگ تفریح که خورد چند نفر از هم کلاسی هام اومدن و یقه ی منو گرفتن گفتم چی شد 

یهو دیدم با چشمای پر خون نگام کرد و گفت اقای .....چرا همش به تو می گه افرین بعد اون وقت حتی اسم منو هم نمی دونه بعد چنتا چگ افسری حواله ام کرد 

هیچی دیگه آخرش هم هرچی کارت امتیاز گرفتم کوفتم شد

 

مشکلات آنی مانی ساکا چی

ماه رمضون رفته بودیم سفر پیش خانواده ی بابام . اونجا رفتیم خونه ی بابا بزرگم عموم اینا هم اونجا بودن دختر عمو بزرگم یه شعر می خوند که خیلی عجیب بود من که اصلا نمی فهمیدم چی می گه حتی معلوم نبود به چه زبانی هست نه چینی نه هندی نه انگلیسی نه عربی فارسی هم که معلومه نبود اگه فارسی بود می فهمی دم اصلا خودتون ببینید شعرش این بود :

انی مانی ساکاچی

ویلیا ویلیا ماساچی

آ منو

جلاله او

بـــــه شادی ، برف شادی

فیلیشششش!!!

بعد عموم که شعر رو بلد نبود می خوند:

انی مانی ساکاشی

ماکاشی

کاکاشی

داداشی

برف شادی فیلیشش

خلاصه منم که کپ کرده بودم می خوندم 

اتل متل توتوله

گاو حسن کوتوله

توتوله

موتوله

برف شادی فیلیش

لطفا اگه فهمیدین این شعره یعنی چی به منم بگین  

 

اینجا میتونید نوشته های تلخک رو بخونید :)
امیدوارم از حضور در اینجا لذت ببرید :))
خوشحال میشم با نظراتتون من رو یاری کنیذد :)))

فقط همین ...
در پناه حق باشید ان شاءالله :)
Designed By Erfan Powered by Bayan